«بازی Grand Theft Auto 6 باید جدیترین نسخهی این مجموعه باشد.»

بازی GTA هرگز یک مجموعه کاملاً جدی نبوده است. این بازی همیشه ایالات متحده آمریکا را به طنز میگرفت و با استفاده از شخصیتهای اغراقشده، تبلیغات، تابلوهای تبلیغاتی، مجریان رادیویی، برنامههای تلویزیونی و تقلید از محصولات و شخصیتهای واقعی، به صورت طنزآمیز به آن میپرداخت.
بازی Grand Theft Auto 6 باید کمی از این عناصر فاصله بگیرد، حداقل به شکلی که معمولاً این مجموعه به آنها نزدیک میشود. تا اینجا، تریلرها فقط بیشتر روی حضور روزافزون شبکههای اجتماعی – به ویژه تیکتاک – در زندگی ما از سال ۲۰۱۳ تاکنون تمرکز کردهاند. به جز این موضوع، انتظار میرود که بازی در دنیایی که نشان میدهد و داستانی که میخواهد روایت کند، نسبتاً جدی باقی بماند.
علاوه بر این، در دهه گذشته چه چیز دیگری وجود دارد که GTA 5 قبلاً به تمسخر نکشیده باشد؟ به نظرم نیازی به تقلید از واقعیتهای تلخی مثل دونالد ترامپ، کووید یا نسخه دوم دونالد ترامپ با عنوان «Round Two Electric Boogaloo» نیست. قطعاً باید واقعیات فرهنگ مدرن آمریکا را در نظر گرفت، اما این انتظار از بازی میرود که از هویت طنزآمیز خود به شکلی معنادارتر استفاده کند.
اکثر بازیها حالا سعی میکنند بیشتر روی طنز و تمسخر تکیه کنند.

افرادی وجود دارند که علاقه زیادی به محتواهای طنزآمیز ندارند، که این موضوع جالب است چون GTA همیشه به سمت چنین سبکهایی متمایل بوده است. البته برخی از این طنزها میتوانند سرگرمکننده باشند و ارجاعات بهصورت هوشمندانه ارائه شوند، اما در بیشتر موارد، طنزهای اغراقشده باعث میشوند که فضا به جای اینکه جذاب باشد، بیاحساس یا بیشازحد تلاشکننده برای خندهدار بودن به نظر برسد.
تریلرهای منتشرشده از GTA 6 تا اینجا اطلاعات زیادی را فاش نکردهاند؛ چه از نظر داستانی و چه از نظر محتوای طنز . در بخشهایی اشارههایی وجود دارد، اما بیشتر تمرکز روی نمایش باشکوه دنیای بازی بوده است، همراه با نگاهی گذرا به شخصیتهای اصلی که تنها طعمی مبهم از داستان آینده را نشان میدهند؛ داستانی که به نظر میرسد رویکردی جدیتر داشته باشد. ترکیب چنین روایتی با جهانی معنادار و ریشهدار در فرهنگ آمریکایی ـ بدون تلاش بیشازحد برای خنداندن مخاطب ـ میتواند تجربهای خارقالعاده رقم بزند و نقطه عطفی برای روایتگویی در مجموعه GTA باشد.
انتظار نمیرود که GTA 6 در همه جنبهها کاملاً جدی باشد. همین حالا هم، تریلر دوم صحنهای را نشان میدهد که فروشگاه Ammu-Nation در تلویزیون تبلیغ میشود؛ مردی با سبیل دستهفرمانی، در کنار زنانی با بیکینیهای طرح پرچم آمریکا، در حالی که با سر و صدای زیاد اسلحههای بزرگ شلیک میکند. بنابراین، نمیتوان خیلی به لحن کلی و جدی بودن دنیای بازی امیدوار بود.
با نگاهی به GTA 5، میتوان گفت که داستان و دنیای بازی برای برخی بازیکنان چندان اهمیتی نداشته است. این عنوان هرگز بازیای نبوده که کسی بخواهد صرفاً به خاطر روایت داستانی دوباره آن را تجربه کند، چرا که لحظات جدی میان شخصیتهای اصلی، بسیار سطحی و گذرا هستند و در دریایی از کلیشهها، شخصیتهای فرعی بیروح، و رفتارهای عجیب و غریب ترور ـ فقط به این دلیل که او شخصیتی عجیب است ـ گم میشوند.
و در مقایسه، زمانی که صحبت از Red Dead Redemption 2 به میان میآید، اغلب بازیکنان چندین بار به آن بازمیگردند؛ نه تنها بهخاطر دنیای دقیق و پرجزئیاتش، بلکه به دلیل داستانی تأثیرگذار و عمیق که تجربهای ماندگار را رقم میزند.
امید است که Red Dead Redemption 2 نشاندهنده مسیر جدید راکاستار باشد.

میدانیم که GTA 6 همچنان تبلیغات طنزآمیز و شخصیتهای فرعی سبک و شادابی خواهد داشت که به شدت بر ذهنیت «مِریکا»(فرهنگ های کلیشه ای و شوخطبعی آمریکایی) تکیه دارند، اما تنها امید به کیفیت نویسندگی Red Dead Redemption 2 برای حفظ علاقه به نسخه بعدی GTA وجود دارد. انتظار نمیرود که تریلرهای آینده بازی اطلاعات زیادی درباره داستان ارائه دهند، همانطور که در مورد Red Dead نیز اینگونه بود، بنابراین فقط زمان مشخص خواهد کرد که محصول نهایی تا چه اندازه باکیفیت خواهد بود.
امیدها به شخصیتهای مایکل، فرانکلین و ترور برآورده نشد (هرچند برای ترور هیچگاه امید زیادی وجود نداشت)، در حالی که علاقه و احترام به آرتور مورگان، جان مارستون و تمامی اعضای گروه ون در لین همچنان پایدار باقی مانده است. این دو مجموعه کاملاً در لحن و فضای متفاوتی ساخته شدهاند، اما وقتی عمق شخصیتهایی را که راکاستار در داستانهای جنایی ارائه میدهد مشاهده میشود، امید به تجربهای فراتر از آنچه از سهگانه لس سانتوس دریافت شده، افزایش مییابد.
آمریکا مکانی ترسناک است، به ویژه در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری، و وقتی جرم و جنایت نیز به همان اندازه ترسناک باشد، بهتر است که بازی به طور عمیقتری به فرهنگ بپردازد و با استفاده از طنز به مسائل مهمتر اشاره کند و مردم را از طریق سرگرمی آموزش دهد، به جای اینکه تلاش کند تغییرات دنیای امروز را صرفاً به شکلی خندهدار و سطحی نشان دهد.
بنابراین، از GTA 6 انتظار میرود شخصیتها و دنیایی معنادار ارائه دهد؛ داستانی جدی که ردپایی ماندگار بر جای بگذارد. قصهای پیچیده و جذاب مانند داستان بانی و کلاید که هم لبخند بر لبان مخاطب بنشاند و هم قلبش را به درد آورد. و در نهایت، تصویری از آمریکایی ارائه کند که به همان اندازه امروز ترسناک و در عین حال شوخطبع است—چون اگر قرار باشد ترسناک باشد، لااقل کمی هم سرگرمکننده باشد!